پسرخاله علیرضــــــــــــــــــــا
آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد عجب روز خوبیه امروز کسرا جون آخه خاله جونت و پسرخاله ی مهربونت علیرضای قشنگم تو راه هستن الان که بهشون زنگ زدم تو قطار بودن دارن از تهران میان شیراز که انشالا به سلامتی و خوشی تعطیلات نوروز با هم باشیم وای که چقدر خاله هلاکه دیدن توئه آخه تو تقریبا 3 ماهه بودی که خاله جون شما رو دیده دیگه تا الان که تقریبا 1٠ ماهته ندیده شمارو و حسابی داره ثانیه شماری میکنه واسه دیدنت البته تو این مدت هر روز تماس میگرفته و از پشت تلفن با شما حرف میزده خدایا همه مسافرارو بسلامت به مقصد برسون خودت نگهدار و ...
نویسنده :
مامان یاسی
15:20